کتاب هجرة النصوص، دراسات فی الترجمة الأدبیة و التبادل الثقافی نوشتۀ عبده عبود، ازجمله آثار مهم و درعین حال اندکی است که به مسئلۀ ترجمه در ادبیات تطبیقی پرداخته و در آن اهمیت ترجمه در روابط بینافرهنگی و منافع این روابط، آموزش زبان عربی در آلمان و بالعکس و... تبیین شده است. در مقالۀ حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی تلاش شده تا گذشته از بررسی ...
بیشتر
کتاب هجرة النصوص، دراسات فی الترجمة الأدبیة و التبادل الثقافی نوشتۀ عبده عبود، ازجمله آثار مهم و درعین حال اندکی است که به مسئلۀ ترجمه در ادبیات تطبیقی پرداخته و در آن اهمیت ترجمه در روابط بینافرهنگی و منافع این روابط، آموزش زبان عربی در آلمان و بالعکس و... تبیین شده است. در مقالۀ حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی تلاش شده تا گذشته از بررسی مضامین این کتاب و قابلیت پیشنهاد آن بهمنزلۀ منبع درسی در رشتۀ زبان و ادبیات عربی، با توجه به بیان دیدگاههای اجتماعی و نظرات نویسنده در زمینۀ سیاستگذاری فرهنگی، و نیز با توجه به قابلیتها و ابزارهای تحلیل گفتمان انتقادی، این اثر در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین که در رویکرد تحلیل انتقادی فرکلاف بدانها توجه میشود، بررسی شود. بازتاب نگرانیهای مؤلف از عملکرد ضعیف عرب در زمینۀ روابط بینافرهنگی، واگذار کردن میدان به اسرائیل در این زمینه، سوء استفادۀ اسرائیل از این شرایط و سعی در ترسیم تصویری منفی از عرب در اذهان عمومی در جهان و همچنین اهمیت ترجمه در روابط بینافرهنگی، منافع فراوان برای عرب در این روابط و... از مسائلی هستند که بهسبب اهمیت در دید عبده عبود، در کتاب بسامد بالایی دارد.
همواره شیوههای نوینی در بهینهسازی و ارائه روشهای علمی نوین بمنظور بهبود کیفیت آموزش زبان ارائه شده است. کتاب پیش رو با کنکاشی در آموزش زبان عربی قصد ارائه شیوه نوینی دارد، اما سؤال اینجاست که نقاط مثبت و کاستیهای رویکرد این کتاب و گفتمان غالب بر آن چیست؟ با بررسی و تحلیل انتقادی نظاممند کتاب «المرجع فی تدریس اللغة العربیة» ...
بیشتر
همواره شیوههای نوینی در بهینهسازی و ارائه روشهای علمی نوین بمنظور بهبود کیفیت آموزش زبان ارائه شده است. کتاب پیش رو با کنکاشی در آموزش زبان عربی قصد ارائه شیوه نوینی دارد، اما سؤال اینجاست که نقاط مثبت و کاستیهای رویکرد این کتاب و گفتمان غالب بر آن چیست؟ با بررسی و تحلیل انتقادی نظاممند کتاب «المرجع فی تدریس اللغة العربیة» و به شیوه توصیفی- تحلیلی و با نگاهی جامع بر گفتمان حاکم بر نویسنده، و بر اساس نظریه سه بعدی فرکلاف، دستاورهای این بحث را چنین برشمرد: وجود گفتمانهای متعدد تجربی آموزشی و زبانشناختی، نشان از ایجاد تغییر و بازآفرینی رویکردی نوین و فرا رفتن از شیوههای سنتی تدریس دارد، اما راهکارهای مؤلف نظاممند و واضح نیست. استفاده از تشبیهها و استعارهها برای بیان ایدههای علمی و غلبه سبک ادبی به عنوان عامل توجیهگر، گفتمان را از جنبه علمی به سمت ایدئولوژیک کشانده است و ارزش بیانی جملات نیز بجای بار علمی، دارای بار اقناعی هستند. با وجود شباهت عناصر گفتمای حاکم بر کلام نگارنده، با برخی رویکردهای ارتباطی در حوزه آموزش زبان، همسویی کاملی با آنها ندارد و برخلاف آنچه در روشهای نوین ارتباطی وجود دارد، شاهد نوعی نابرابری قدرت بین نهاد مسلط معلم-شاگرد هستیم. با توجه به حضور عناصر و بسترهای رویکرد سنتی، نگارنده در ادعای ارائه شیوه نوین دچار نوعی افراطگرایی شده که با ادعای او سنخیتی ندارد؛ در نتیجه میتوان شیوه او را آمیزهای از شیوه سنتی و نوین با تکیه بر تجربیات شخصی دانست، که چندان پایه علمی مستندی برای آن نمیتوان متصور شد.