سید فضل اله میرقادری
دوره 2، شماره 3 ، فروردین 1400، ، صفحه 195-218
چکیده
ادبیات تطبیقی از شاخههای نقد ادبی است. همۀ آثاری را که تاکنون در این عرصه منتشر شده است میتوان بهطور کلی به چهار دسته تقسیم کرد: دستۀ نخست، آثاری که مربوط به نظریهپردازی در این عرصه است؛ دستۀ دوم، آثاری است که نگارنده عملاً به تطبیق بین مباحثی در ادبیات زبانی با زبان دیگر میپردازد؛ و دستۀ سوم، آثاری است که پژوهشگر اثر خویش ...
بیشتر
ادبیات تطبیقی از شاخههای نقد ادبی است. همۀ آثاری را که تاکنون در این عرصه منتشر شده است میتوان بهطور کلی به چهار دسته تقسیم کرد: دستۀ نخست، آثاری که مربوط به نظریهپردازی در این عرصه است؛ دستۀ دوم، آثاری است که نگارنده عملاً به تطبیق بین مباحثی در ادبیات زبانی با زبان دیگر میپردازد؛ و دستۀ سوم، آثاری است که پژوهشگر اثر خویش را آمیختهای از دو نوع پیش تنظیم میکند، یعنی کتاب او شامل بخش نظریهپردازی و بخش تطبیق است؛ دستۀ چهارم آثاری است که نگارنده براساس پژوهشهای خویش، با طرح ادبایی و آثاری از آنان، گزارش مبسوطی ارائه میدهد و درمورد محتوای هرکدام نقد و نظر دارد. کتاب عصام بهی، از نوع چهارم است. در این نوشتار نگارندۀ این سطور، برای نقد و بررسی این کتاب، پس از بررسی ساختاری و محتوایی و توجه به اصطلاحات تخصصی موجود، بررسی تناسب اثر با اهداف نگارنده و تناسب محتوا با عنوان و فهرست و تناسب کتاب با تدریس در دانشگاه و روزآمدی اطلاعات و ارجاع به منابع معتبر و سنجش کتاب از حیث نوآوری و امانتداری نگارندۀ آن و یافتن ویژگیهای برتر و کاستیها، مطالبی ارائه داده است. از نتیجۀ این پژوهش برمیآید که پس از عملی ساختن پیشنهادها و اصلاحات لازم، با توجه به ساختار و نگرش دقیق به پیشگامان عرصۀ ادبیات تطبیقی و تمییز بین موازنه و مقارنه، این اثر بهمنزلۀ یک منبع کمکدرسی در دورههای تحصیلات تکمیلی در درس نقد ادبی مفید است.
تورج زینی وند؛ روژین نادری
دوره 1، شماره 2 ، دی 1399، ، صفحه 99-122
چکیده
عزالدین المناصره از منتقدان فرهنگی ـ سیاسی در حوزة نقد ادبی است که با نگارش کتاب النقد الثقافی المقارن؛ منظور جدلی تفکیکیبر غنای ادبیات تطبیقی در جهان عرب افزوده است. مؤلف در این کتاب، ضمن تعریف نقد فرهنگی و همپوشانی آن با سایر حوزههای علوم انسانی، به نارسایی و تأثیرات منفی نقد غربی بر هنر و ادبیات جهان اشاره و بر حفظ هویت آن تأکید ...
بیشتر
عزالدین المناصره از منتقدان فرهنگی ـ سیاسی در حوزة نقد ادبی است که با نگارش کتاب النقد الثقافی المقارن؛ منظور جدلی تفکیکیبر غنای ادبیات تطبیقی در جهان عرب افزوده است. مؤلف در این کتاب، ضمن تعریف نقد فرهنگی و همپوشانی آن با سایر حوزههای علوم انسانی، به نارسایی و تأثیرات منفی نقد غربی بر هنر و ادبیات جهان اشاره و بر حفظ هویت آن تأکید کرده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، ضمن معرفی اثر، به ارزیابی نقد فرهنگی از دیدگاه مناصره و دیدگاههای ایدئولوژیکی وی به مباحث ادبی و هنری در کتاب مذکور پرداخته است. گفتنی است به چالش کشیدن افکار ملی و فراملی و معرفی نقد فرهنگی تطبیقی به عرصة نقد تطبیقی جهان عرب، ازجمله مزایای کتاب مورد پژوهش مناصره است. البته کلیگویی، نادیده گرفتن واقعیتها، عدم ذکر مستندات و ادله جهت اثبات مدعای خویش، نبود روند منطقی و اصولی جهت ورود به موضوع و عدم دستهبندی مطالب، ازجمله نقدهای محتوایی و ساختاری است که بر کتاب مناصره وارد شده و در پژوهش حاضر به تفصیل دربارة آنها سخن رفته است.
حسین ابویسانی
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1399، ، صفحه 3-18
چکیده
نقد ادبی کاری خلاق است که اثری را بهنحو تازهای میخواند و از زوایای ناپیدای آن رونمایی میکند، بهشرط آنکه منتقد ادبی بهاندازة صاحب اثر دارای ذوق و خلاقیت و نیز آشنا با فنون ادبی باشد. در اهمیت نقد ادبی همین بس که با آن همواره ادبیات و علوم ادبی متحول و زنده میماند و معیارهای بِهروزتر و جدیدتری به ادبیات عرضه میکند. مقالة ...
بیشتر
نقد ادبی کاری خلاق است که اثری را بهنحو تازهای میخواند و از زوایای ناپیدای آن رونمایی میکند، بهشرط آنکه منتقد ادبی بهاندازة صاحب اثر دارای ذوق و خلاقیت و نیز آشنا با فنون ادبی باشد. در اهمیت نقد ادبی همین بس که با آن همواره ادبیات و علوم ادبی متحول و زنده میماند و معیارهای بِهروزتر و جدیدتری به ادبیات عرضه میکند. مقالة حاضر، که با هدف نقد و بررسی کتاب من آفاق الأدب المقارَن نوشتة داود سلّوم نوشته شده، ضمن اشاره به نقاط ضعف و قوت این اثر در تلاش است تا گامی در ارتقای سطح کیفی آن بردارد. کتابی که سعی دارد حوزههای گوناگونی از ادبیات تطبیقی را پیشِروی مخاطب خود بگشاید و نمونههای متعدد و متنوعی از آن را بهمنظور شناساندن ادبیات عربی ـ اسلامی ـ جهانی و نیز تأثیر آنها در یکدیگر ارائه کند. گفتار پیشرو ضمن آنکه کتاب موردنظر را با شیوة توصیفی ـ تحلیلی و با رویکرد تحلیل انتقادی کنکاش میکند، نتایجی را دربارة این کتاب پیشروی ما قرار میدهد که جمع میان «تکرار و نوآوری»، «تعصب و آزاداندیشی»، و «بیان سطحی و عمیق موضوعات» از مهمترین آنهاست.
مهین حاجی زاده؛ مسعود باوان پوری؛ مریم دریانورد
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1399، ، صفحه 21-41
چکیده
با توجه به شتاب روزافزون تولید علم و انتشارات مقالات، گاهی شاهد شتابزدگی و عدم رعایت اصول مقالهنویسی در این مقالات میباشیم. بدون شک مقالات چاپ شده در نشریات و مجلات علمی، خالی از عیب و اشکال نخواهد بود و نقد آنها، که به «نقدِ نقد» موسوم شده، زمینۀ یادگیری سایر نویسندگان را فراهم آورده و نیز سبب برطرف شدن ایراد و اشکال مقالات ...
بیشتر
با توجه به شتاب روزافزون تولید علم و انتشارات مقالات، گاهی شاهد شتابزدگی و عدم رعایت اصول مقالهنویسی در این مقالات میباشیم. بدون شک مقالات چاپ شده در نشریات و مجلات علمی، خالی از عیب و اشکال نخواهد بود و نقد آنها، که به «نقدِ نقد» موسوم شده، زمینۀ یادگیری سایر نویسندگان را فراهم آورده و نیز سبب برطرف شدن ایراد و اشکال مقالات بعدی خواهد گشت. مجلۀ ادب عربی که توسط دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران مدیریت میشود، یکی از مجلات معتبر علمی - پژوهشی به شمار میرود. نویسندگان پژوهش حاضر به منظور بررسی انتقادی این مجله، 10 مقالۀ تطبیقیِ نگاشتهشده به زبان فارسی را که از ده شمارۀ آخر آن انتخاب شده، به روش توصیفی- تحلیلی آنها را از جنبههای ساختاری مانند: عنوان، چکیده، کلیدواژگان، ارتباط نتیجه با سؤالات و نیز منابع و استناددهی مورد بررسی قرار داده و با استفاده از نرمافزارspss مورد تحلیل و ارزیابی قرار دادهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد این مقالات از حیث اسلوب مقالهنویسی در سطحی قابل قبول قرار دارند امّا برخی کاستیها در ساختار آنها مشاهده میشود مانند: 5 عنوان نادرست که بیشتر به استفاده از کلمۀ «بررسی» در عنوان برمیگردد. چکیدۀ مقالات نیز دارای ضعفهایی مانند عدم طرح روش، هدف، نتایج و مکتب مورد استفاده است. در چندین مورد از مقدمۀ مقالات نیز روش، هدف و سؤال پژوهش مطرح نشده است. بارزترین نقص مقالات به کلیدواژگان و نیز عدم ذکر مکتب تطبیقی مورد استفاده برمیگردد.
علی اصغر روان شاد
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1399، ، صفحه 87-105
چکیده
کتاب «ابوالعلاء معرّی در بوتۀ نقد ادب تطبیقی» اثر نرجس توحیدیفر نویسندة معاصر ایرانی است. مؤلف در این اثر تطبیقی، به بررسی اندیشۀ ابوالعلاء معرّی و تطبیق آن با افکار اپیکور، شوپنهاور، نیچه، دانته و صادق هدایت میپـردازد. هدف مقالۀ حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی نوشته شده، نقد و بررسی جنبههای گوناگون شکلی و محتوایی این کتاب ...
بیشتر
کتاب «ابوالعلاء معرّی در بوتۀ نقد ادب تطبیقی» اثر نرجس توحیدیفر نویسندة معاصر ایرانی است. مؤلف در این اثر تطبیقی، به بررسی اندیشۀ ابوالعلاء معرّی و تطبیق آن با افکار اپیکور، شوپنهاور، نیچه، دانته و صادق هدایت میپـردازد. هدف مقالۀ حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی نوشته شده، نقد و بررسی جنبههای گوناگون شکلی و محتوایی این کتاب است. یافتههای پژوهش بیانگـر این است که نویسنده، اثر خود را با قلمی سلیس و روان و با بهرهگیری از یک زبان علمی و منطقی به رشتۀ تحریر در آورده است. وی مطالب باارزشی را در اختیار مخاطب قرار داده و به ارائۀ تحلیلهای خوب و سودمندی اقدام کرده است. بیان وجوه تشابه و تفاوت بین اندیشههای شخصیّتهای مطرح شده در کتاب بر جایگاه و اهمیت آن بهویژه بر جنبۀ پژوهشی اثر افزوده و آن را بهنوبۀ خود، متناسب با نیازهای جامعۀ علمی و ادبی معاصر قرار داده است. از سوی دیگر، برخی از نارساییهای نگارشی، ویرایشی و محتوایی در این کتاب دیده میشود که رفع این موارد میتوانـد بر ارزش و سودمندی آن بیفزاید.