نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه زبان و ادبیات عرب دانشگاه اصفهان
چکیده
همواره شیوههای نوینی در بهینهسازی و ارائه روشهای علمی نوین بمنظور بهبود کیفیت آموزش زبان ارائه شده است. کتاب پیش رو با کنکاشی در آموزش زبان عربی قصد ارائه شیوه نوینی دارد، اما سؤال اینجاست که نقاط مثبت و کاستیهای رویکرد این کتاب و گفتمان غالب بر آن چیست؟ با بررسی و تحلیل انتقادی نظاممند کتاب «المرجع فی تدریس اللغة العربیة» و به شیوه توصیفی- تحلیلی و با نگاهی جامع بر گفتمان حاکم بر نویسنده، و بر اساس نظریه سه بعدی فرکلاف، دستاورهای این بحث را چنین برشمرد: وجود گفتمانهای متعدد تجربی آموزشی و زبانشناختی، نشان از ایجاد تغییر و بازآفرینی رویکردی نوین و فرا رفتن از شیوههای سنتی تدریس دارد، اما راهکارهای مؤلف نظاممند و واضح نیست. استفاده از تشبیهها و استعارهها برای بیان ایدههای علمی و غلبه سبک ادبی به عنوان عامل توجیهگر، گفتمان را از جنبه علمی به سمت ایدئولوژیک کشانده است و ارزش بیانی جملات نیز بجای بار علمی، دارای بار اقناعی هستند. با وجود شباهت عناصر گفتمای حاکم بر کلام نگارنده، با برخی رویکردهای ارتباطی در حوزه آموزش زبان، همسویی کاملی با آنها ندارد و برخلاف آنچه در روشهای نوین ارتباطی وجود دارد، شاهد نوعی نابرابری قدرت بین نهاد مسلط معلم-شاگرد هستیم. با توجه به حضور عناصر و بسترهای رویکرد سنتی، نگارنده در ادعای ارائه شیوه نوین دچار نوعی افراطگرایی شده که با ادعای او سنخیتی ندارد؛ در نتیجه میتوان شیوه او را آمیزهای از شیوه سنتی و نوین با تکیه بر تجربیات شخصی دانست، که چندان پایه علمی مستندی برای آن نمیتوان متصور شد.
کلیدواژهها