رویکرد ساختارگرایی در مطالعات ادبی ازجمله رویکردهایی است که در طول یک قرن اخیر بهشدت مورد توجه صاحبنظران و ناقدان قرار گرفته و سعی شده است بسیاری از آثار ادبی بر این اساس تحلیل و بررسی شود. کتاب الرؤی المقنعة؛ نحو منهج بنیوی فی دراسة الشعر الجاهلی یکی از آثار ارزندۀ ناقد برجستۀ معاصر عرب، کمال ابودیب است. او تلاش کرده در این کتاب، ...
بیشتر
رویکرد ساختارگرایی در مطالعات ادبی ازجمله رویکردهایی است که در طول یک قرن اخیر بهشدت مورد توجه صاحبنظران و ناقدان قرار گرفته و سعی شده است بسیاری از آثار ادبی بر این اساس تحلیل و بررسی شود. کتاب الرؤی المقنعة؛ نحو منهج بنیوی فی دراسة الشعر الجاهلی یکی از آثار ارزندۀ ناقد برجستۀ معاصر عرب، کمال ابودیب است. او تلاش کرده در این کتاب، با الهام از رویکردهای مطرح نقد ادبی در غرب و با محوریت ساختارگرایی، با شیوهای جدید به تحلیل و بررسی شعر جاهلی بپردازد و با انتقاد از دیدگاههای سنتی و کلیشهای دربارۀ شعر جاهلی، طرحی نو دراندازد. در این مقاله تلاش کردهایم با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و انتقادی به نقد و بررسی این اثر بپردازیم. نتایج این پژوهش نشان میدهد که رویکرد حاکم بر این کتاب چندان هم ساختارگرایانه نیست و بیشتر پساساختارگرایانه است. علی رغم تحلیلهای ارزنده و نکتهسنجیهای موشکافانه دربارۀ رمزها و پیامهای نهفته در شعر جاهلی، استفاده از رویکردهای مختلف در تحلیل، حجم زیاد صفحات کتاب، توضیحات مفصل نویسنده، استفاده از جدولها و نمودارهای پیچیده و بهکارگیری علائم اختصاری که برخی ابداعی خود اوست، کتاب را تا حد زیادی کسلکننده و فهم مطالب آن را دشوار ساخته است. البته این نقصها از ارزش علمی و پژوهشی کتاب نمیکاهد و باید آن را جزو تلاشهای ارزنده در راستای تحلیل شعر کهن عربی بر مبنای رویکردهای نوین نقد ادبی دانست.
یکی از چالشبرانگیزترین درسهای رشتة زبان و ادبیات عربی، درس نقد ادبی است. این درس که سابقهای دیرین در دانشگاههای ایران دارد، منابع و کتابهای متعددی برای آموزش آن تعریف شده است. یکی از منابع مهم عربی در این زمینه، کتاب فی النقد الأدبی (1972م) اثرِ نویسندة معاصر لبنانی، عبدالعزیز عتیق است. این کتاب از قدیمترین کتابهای عربی ...
بیشتر
یکی از چالشبرانگیزترین درسهای رشتة زبان و ادبیات عربی، درس نقد ادبی است. این درس که سابقهای دیرین در دانشگاههای ایران دارد، منابع و کتابهای متعددی برای آموزش آن تعریف شده است. یکی از منابع مهم عربی در این زمینه، کتاب فی النقد الأدبی (1972م) اثرِ نویسندة معاصر لبنانی، عبدالعزیز عتیق است. این کتاب از قدیمترین کتابهای عربی در حوزة نقد ادبی است که بهمنزلۀ منبع دانشگاهی، در ایران و بسیاری از کشورهای عربی مورد استفاده قرار میگیرد. این کتاب در 380 صفحه و ده فصل تدوین شده است. مؤلف کتاب در شش فصل آغازین، به بررسی کلمة «ادبیات» بهمنزلۀ یکی از کلیدواژههای موضوع کتابش پرداخته و نشئت، شکلگیری و مفهوم این واژه را مورد واکاوی قرار میدهد و در ادامه، رابطة ادبیات با علم روانشناسی را تبیین میکند و آنگاه به بیان عناصر و انواع ادبیات میپردازد. توضیح دربارة مکاتبِ ادبی در غرب، تعریف نقد و بیانِ کارکرد و هدف آن، شیوههای مختلف در نقد ادبی و بحثی در رابطه با سرقتهای شعری، دیگر فصلهای کتاب را تشکیل میدهد. ساختار این کتاب، اصولی و روشمند است و مطالب تئوری و نظری را به شکلی منظم ارائه داده است، اما در تطبیق عملی مطالب بر متون ادبی، توفیق چندانی حاصل نکرده است. عدم ارجاع در اغلب موارد در نقلقولها، سرقت علمی، عدم تناسب در تقدیم و تأخیر مباحث، نپرداختن به آرا و نظرات ناقدان برجستة معاصر، ذکر مسائل غیرمرتبط به موضوع و .... ازجمله معایب شکلی و محتوایی کتاب است.
خوانشِ نقدی در عرصههای گوناگون، میزان کارایی و تأثیرگذاری متن مورد بررسی را برای مخاطب هویدا میسازد و ویژگیهای مثبت و منفی متن را تبیین میکند، زیرا نگرش نقادانه، خاستگاهی سازنده است که خللهای موجود، کاستیها و کمبودها را نشان میدهد. موضوع نقد ادبی در سرزمین اندلس، کمتر مورد توجه ناقدان و تحلیلگران ادبی بوده است. ...
بیشتر
خوانشِ نقدی در عرصههای گوناگون، میزان کارایی و تأثیرگذاری متن مورد بررسی را برای مخاطب هویدا میسازد و ویژگیهای مثبت و منفی متن را تبیین میکند، زیرا نگرش نقادانه، خاستگاهی سازنده است که خللهای موجود، کاستیها و کمبودها را نشان میدهد. موضوع نقد ادبی در سرزمین اندلس، کمتر مورد توجه ناقدان و تحلیلگران ادبی بوده است. شاید دلیل این مسئله، اطلاعات اندک و کاستی منابع نقدی انتشاریافته در این برهۀ ادبی است تا تصویر شفاف و روشنی از آن در ذهن پژوهشگر، نقش ببندد. ازجمله آثاری که تاریخچۀ نقد ادبی در این دوران را مورد بررسی قرار داده، کتاب تاریخ النقد الأدبی فی الأندلس اثر محمد رضوان الدایة، استاد دانشگاه دمشق است. چون این اثر، در عرصۀ بررسی وضعیت نقد ادبی در دورۀ اندلس پیشگام بوده است، و با وجود نگارش تألیفات فراختر و دقیقتر، در خورِ نقد و بررسی است، برآنیم با تکیه بر روش تحلیلی ـ توصیفی و با استناد به نمونههایی از اثر، به ارزیابی کتاب بپردازیم. در روند پژوهش به این نتیجه رسیدیم که استفاده از منابع معتبر و دست اول و گاهی آثار خطی، تفصیل موضوع و بیان تاریخچۀ نقد ادبی و نظریات و و رویکردهای نقدی این دوران، از نقاط قوت این اثر محسوب میشود. توجه نکردن به گزینش یک روش تحقیق علمی صحیح و نداشتن ایجاز، اشکالات شکلی، اشتباهات تایپی و نگارشی از نقاط ضعف این اثر است. این اثر تنها به تاریخچۀ نقد ادبی در این دوره و اشاره به نظریات و دیدگاههای ادیبان و ناقدان از لابهلای آثار نقدی و بلاغی آنان بسنده کرده و به لایههای ژرفتر مسئله، رخنه نکرده است.